ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
پایتخت 3 سند بی کفایتی مدیران فرهنگی مازندران
با وجود همه غنای فرهنگی مازندران، تصویری که از این استان به نمایش گذارده میشود هیچ نسبتی با فرهنگ این مرز و بوم ندارد از این منظر پایتخت 3 تنها سند بیکفایتی مدیران فرهنگی استان میباشد. چراکه ادامه نگاه مدیریتی دولت قبل بر عرصه فرهنگی مازندران سبب شده است قامت بلند فرهنگ مازندران خمیده گردد
بیشک رسانه یکی از مهمترین مجاری شناخت جوامع از فرهنگ و تاریخچه خویش میباشد و در این میان صدا و سیما نقش بینظیری دارد. آنچنان که در چند سال اخیر نیز شاهد این نقش بودهایم. چه اینکه در اردیبهشت سال 1387 همزمان با پخش سریال «شهریار» از رسانه ملی علاوه بر شناخت هموطنانمان از این شاعر بلند آوازه، شاهد فروش بیسابقهای از دیوان اشعار ایشان در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بودهایم. اتفاق مبارک و مشابهای که برای سریال و کتاب «مختار نامه» روی داد. اما هرگز شاهد حرکتی مشابه برای نخستین سراینده شعر نو فارسی و پدر شعر معاصر ایران نبودهایم، حتی اگر شهریار دربارهی وی سروده باشد:رفــت آنــــکو پدر شـــعر نوین ما بـــود
شعر نو چیست که بالاتر از آن نیما بود
لذا درحالی که گستره فرهنگی و قومی ایران عزیزمان به گستره قدمت تاریخی آن پهناور و شگرف میباشد، اما گویی نگاه مدیران فرهنگی کشور آنچنان که باید نافذ و وسیع نگشته است تا بتواند این تنوع بومی و قومی را به عنوان پشتوانههای سترگ در مقابل فرهنگ غیر بومی قرار دهد و بلعکس سبب ایجاد تضاد فرهنگی و بعضا موجبات سرخوردگی جوانان قومیتهای مختلف کشور در اتکا به فرهنگ بومی خود شده است. تا همچنانکه از گویش محلی برای مکالمات روزمره خود بیبهرهاند از پوشش بومی و محلی نیز برهنه گردند تا پوششهای غیربومی و سایر جامههای وارداتی دیگر را بر اندام جسم و جان خود کنند.
اما توسعه معکوس مدیران فرهنگی کشور و برخی از استانها در بهرهمندی از تنوع فرهنگی، به اینجا ختم نمیشود و بعضا حاصل تلاش دستاندرکاران رسانه ملی به نوعی کینه توزی و دشمنیهای قومی منتهی گردیده است.
و اخیرا نیز درحالی که مدیریت فرهنگی استان مازندران در تعامل با فعالین فرهنگی و مدیران ملی میتوانست موجبات ساخت سریالی که آینهای از فرهنگ غنی مازندران باشد موجبات وهن مردم شریف این استان شده است.
حال آنکه آوازه پهلوانیهای مازندران را باید پیش از اسلام در کتاب آسمانی اوستا جستجو کرد آنجا که آرش کمانگیر جان خود را برای مام میهن میدهد.
پس از اسلام نیز مازندران نخستین حکومت شیعی علوی در جهان اسلام بوده است و به ضرس قاطع مازندران سرزمین فقهای فَحَل، حکمای متفَطّن، مفسرین کبیر، شعرای نامی، منجمین خرّیت، ریاضی دانان سترگ و عرفای نامدار میباشد.
مازندران تنها نقطهای از جهان اسلام است که سه تیره از سادات حسنی، حسینی و مرعشی در آن حکومت نمودند.
تنها منطقهای از سرزمین جهان اسلام که از آن نُه حکومت از خاندان شیعی یعنی؛ علویان، آل بویه، مرعشیان، قاجار، قارنیان، باوندیان، دابوهیان، پادوسپانیان و پهلوی در آن ظهور نمودند.
نخستین بارگاه، حرم و گنبد برای قبورائمه (ع) در عتبات عالیات و مدینه توسط محمدبن زید، حاکم علوی مازندران تاسیس شد.
نخستین بنیانگذار مبانی عرفان نظری شیعی علامه سید حیدر آملی میباشد.
نخستین مورخ ِمبدع سالنگاری تاریخ عمومی، محمد
بن جریر طبری میباشد.
و نیز ظلم ستیزی مردمان مازندران را باید در اسطورههای مازندران همچون پیروزی
«فریدن شاه» بر «ضحاک ماردوش» یافت که در شخصیتی چون «مَشتی پلوری» شاعر و مبارز
حماسی سرا در مقابل طاغوت پهلوی نمایان میگردد و میسراید.
زنان سربرهنه به بازارها
خدایا بگیر اینچنین شاه را
و اینک روحیه ظلم ستیزی و استقامت در اسوههای لشکر 25 کربلای مازندران نمود یافته است.
همچنین نخستین سراینده شعر نو فارسی و پدر شعر معاصر ایران، نیما یوشیج از مازندران است.
و نیز شیخ العجل سراینده اشعار عرفانی، «امیر پازواری»، یک مازندرانی است.
اما گستره فرهنگی مازندران در جغرافیای طبیعی و محدوه زمانی خاصی توقف ننموده است و مازندران در طول تاریخ به عنوان صادر کننده فرهنگ و اندیشه بوده است. چه اینکه؛ تشیع در شامات (سوریه و حلب) مدیون و مرهون فعالیتهای علمی زیر بنایی و فرهنگی دانشمندان مازندران در حلب بوده است. که قریب چندین قرن بین مازندران و حلب سوریه ارتباطات فرهنگی و مناسبات علمی برقرار بوده است.
در طول چهار قرن مدیریت تمام مراکز علمی و موسسات فرهنگی حکومتهای جهان اسلام در دست دانشمندان مازندران بوده است. چنانچه در حیدر آباد دکن هند کتابی به نام «آملیّون» با محتوای اسامی هزاران دانشمند مازندرانی مقیم در هندوستان به چاپ رسیده است.
محمدبن جریر طبری مورخ، مفسر، فقیه و ادیب بزرگ قرن سوم با تاسیس دانشگاهی در بغداد و سایر شهرهای مهم جهان اسلام تحت عنوان «مدارس جریریّه» و تربیت رجال سیاسی، قضات و مدیران ولایات جهان اسلام، مکتبی علمی را بنام «مکتب جریریّه» بنا نهاد که صدها سال بعد او نیز پا برجا بود.
سید رضی (مولف نهج البلاغه) و برادرش سیدمرتضی از نوادگان ناصر کبیر، حاکم علوی مازندران، بودهاند. چه اینکه تشیع در خراسان، خوارزم، و آسیای میانه مرهون تلاشهای این دو برادر در کنار ابوبکر خوارزمی آملی (خواهرزاده طبری مورخ) میباشد.
مازندران در عصر معاصر نیز دارای شخصیتی همچون علامه حسن زاده آملی میباشد که به اعتراف پرفسور مایور (دببرکل سازمان فرهنگی یونسکو): «این دانشمند مازندرانی در پزشکی، ریاضی، تاریخ، جغرافیا، نجوم، فیزیک، شیمی، فلسفه، عرفان، ادبیات و زبان شناسی و تمام شعبات علوم اسلامی دارای تالیفات بسیاری است که خورشید علم مشرق زمین محسوب شده و دنیای علم در برابر عظمت علمی ایشان سر تعظیم فرود آورده است.»
اما پرسشی که مطرح است این است مدیران فرهنگی استان و اصحاب رسانههای جمعی تاچه میزان توانستهاند تاریخ و فرهنگ غنای مازندران را به تصویر کشند و شخصیتهای معاصر آن را نیز به جامعه معرفی نمایند؟
همچنین در حوزه ورزشی نیز درحالی که مازندران مملو از جوانان مستعد اما بدون امکانات برای درخشش در میادین کشتی میباشد، آیا نمیشود با مستند سازی از زندگی قهرمانان کشتی جهان که افتخار مازندران میباشند اسطوره و الگویی برای جوانان این استان رقم زد؟
سادگی زنان مازندران را نیز باید در نشاء شالیزارهایی جستجو کرد که امروز زیر کشت ویلای پایتخت نشینان رفته است.
سخت کوشی مردان مازندران را باید در جشن خرمن به تصویر کشید درحالی که شاید برخی بر خرمن بیت المال به جشن مینشینند.
اما با وجود همه غنای فرهنگی مازندران، تصویری که از این استان به نمایش گذارده میشود هیچ نسبتی با فرهنگ این مرز و بوم ندارد از این منظر پایتخت 3 تنها سند بیکفایتی مدیران فرهنگی استان میباشد. چراکه ادامه نگاه مدیریتی دولت قبل بر عرصه فرهنگی مازندران سبب شده است قامت بلند فرهنگ مازندران خمیده گردد. لذا:
پایتخت 3؛ بیش از آنکه آینهای از جمال زیبای فرهنگی مازندران باشد سیمای زشت مدیریت فرهنگی مازندران را نمایان ساخته است.
پایتخت 3؛ بیش از آنکه یادآور سخت کوشی زنان و مردان مازندران باشد، بیگانگی مدیران فرهنگی مازندران را با گذشته خویش را یادآور شده است.
پایتخت 3؛ بیش از آنکه بیانگر سالها صادرات فرهنگی مازندران باشد علل افول فرهنگی استان و تاثیر پذیری جوانان از رسانههای بیگانه و گردشگران استان را بیان نموده است.
شاید علف هرز اثرات متعدد بیتوجهی به غنای بومی و فرهنگی مازندران از یک سو و تخریب وجهه فرهنگی مردمان این استان را باید در سالهای آتی درو نمود.
منبع/ نگاه نیوز
باعث ننگ ماست
به فیس بوک بیاید واشتراک بذارید